یابیدنلغتنامه دهخدایابیدن . [ دَ ] (مص ) یافتن . (آنندراج ) : چو سوی هستی خود راه یابیدسر خود در کنار شاه یابید. عطار.چون ز بند دام باد او شکست نفس لوامه بر او یابید دست . مولوی .
چیانیدنلغتنامه دهخداچیانیدن . [ چ َ دَ ] (مص ) فراهم آوردن .جمع کردن . || ذبح کردن . (ناظم الاطباء).