یاشامیشیلغتنامه دهخدایاشامیشی . (مغولی ، ص ) یاسامیشی . پسندیده . || (اِ) تدبیر. کارسازی و سرانجام کارها. رجوع به یاسامیشی شود.
یادامیشیلغتنامه دهخدایادامیشی . (ترکی ، حامص ، ص ) ظاهراً به معنی ناتوانی باید باشد (یادامیش ترکی به معنی ناتوان شده به اضافه ٔ یای مصدری ) ولی در عبارت زیر معنی وصفی دارد : کلی همت
یاسامیشیلغتنامه دهخدایاسامیشی . (مغولی ، ص ) پسندیده . (فرهنگ وصاف از آنندراج ). || (اِ) سرانجام کارها. (فرهنگ وصاف از آنندراج ). نظم . آراستگی . (فرهنگ فارسی معین ). تدبیر و کارساز