کیاشافرهنگ نامها(تلفظ: kiyā šā) (کیا = پادشاه ، سلطان ، حاکم ، فرمانروا ، والی + شا = مخفف شاه) ، شاهنشاه ، پادشاه .
یاشامیشیلغتنامه دهخدایاشامیشی . (مغولی ، ص ) یاسامیشی . پسندیده . || (اِ) تدبیر. کارسازی و سرانجام کارها. رجوع به یاسامیشی شود.
قرخ یاشارلغتنامه دهخداقرخ یاشار. [ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرورق بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 10 هزارگزی شمال باختری خوی و 6 هزارگزی باختر شوسه ٔ خوی به ماکو. موقع جغرافیایی