جبرگراییdeterminismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی که برطبق آن همة رفتارهای انسان از علتهایی نظیر ساختار زیستی و شرایط محیطی و تجربیات گذشته، ناشی میشود
جبرگرایی روانشناختیpsychological determinismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی که برطبق آن پدیدههای روانشناختی ازجمله رفتارها از عللی مادی و خارج از ارادة فرد ناشی میشود
جبرگرایی روانیpsychic determinismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی عمدتاً مبتنی بر آرای فروید، که برطبق آن همة رفتارهای انسان علتی دارد که باید ازطریق روانکاوی کشف شود
جبرگرایی زیستشناختیbiological determinismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی که برطبق آن همة ویژگیهای روانی و رفتاری انسان از علل زیستی نشئت میگیرد
جبرگرایی فرهنگیcultural determinismواژههای مصوب فرهنگستاناعتقاد به اینکه فرهنگ زیربنا و تعیینکنندة مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مانند آنها در جامعه است
جبرگرایی محیطیenvironmental determinismواژههای مصوب فرهنگستانمکتبی ناظر بر اینکه یک یا چند عنصر محیط طبیعی تعیینکنندۀ نوع و سطح تمدنی است که جامعه میتواند به آن دست یابد
جبرگرایی روانشناختیpsychological determinismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی که برطبق آن پدیدههای روانشناختی ازجمله رفتارها از عللی مادی و خارج از ارادة فرد ناشی میشود
جبرگرایی روانیpsychic determinismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی عمدتاً مبتنی بر آرای فروید، که برطبق آن همة رفتارهای انسان علتی دارد که باید ازطریق روانکاوی کشف شود
جبرگرایی زیستشناختیbiological determinismواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در روانشناسی که برطبق آن همة ویژگیهای روانی و رفتاری انسان از علل زیستی نشئت میگیرد
جبرگرایی فرهنگیcultural determinismواژههای مصوب فرهنگستاناعتقاد به اینکه فرهنگ زیربنا و تعیینکنندة مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مانند آنها در جامعه است