خوردگی نهشتیdeposition corrosionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خوردگی دوفلزی که در آن یک فلز با پتانسیل مثبت در بالادست جریان خورده میشود و یونهای حلشدۀ آن در پاییندست جریان در جایی که فلز فعالتر قرار دارد، تهنش
سرعت نهشتdeposition velocityواژههای مصوب فرهنگستاندر نهشت خشک، آهنگ انباشت یک جزء خاص شیمیایی بر روی سطح، معمولاً برحسب سانتیمتر بر ثانیه
نهشتdeposition 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که ازطریق آن گازهای کمیاب یا ذرات از جوّ به سطح زمین منتقل میشوند
نهشتهگذاریdeposition 2واژههای مصوب فرهنگستانهرنوع تغییر شکل مواد فرهنگی، مانند دستساختهها و پدیدارها، از صورت اولیه به صورتی که در یک بافت باستانشناختی یافت میشود
هستۀ نهشتdeposition nucleus, freezing nucleusواژههای مصوب فرهنگستانذرۀ هواویز جامدی که از بخار آب مستقیماً بلور یخ میسازد