depolarizesدیکشنری انگلیسی به فارسیdepolarizes، از قطب انداختن، بدون قطب کردن، غیر متعادل کردن، متضاد کردن
واقطبندهdepolarizerواژههای مصوب فرهنگستانویژگی جسمی که به برقکاف پیل اضافه میشود تا با واکنش شیمیایی مانع از جمع شدن حبابهای هیدروژن شود
depolarizeدیکشنری انگلیسی به فارسیdepolarize، از قطب انداختن، بدون قطب کردن، غیر متعادل کردن، متضاد کردن
depolarizesدیکشنری انگلیسی به فارسیdepolarizes، از قطب انداختن، بدون قطب کردن، غیر متعادل کردن، متضاد کردن
depolarizeدیکشنری انگلیسی به فارسیdepolarize، از قطب انداختن، بدون قطب کردن، غیر متعادل کردن، متضاد کردن