degradeدیکشنری انگلیسی به فارسیتخریب، تنزل دادن، تنزل کردن، پست کردن، خفت دادن، تنزل رتبه دادن، منحط کردن
degradesدیکشنری انگلیسی به فارسیتضعیف می شود، تنزل دادن، تنزل کردن، پست کردن، خفت دادن، تنزل رتبه دادن، منحط کردن
جنگل مخروبهdegraded forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی که براثر مداخلات بیرویه از حالت تعادل طبیعی خود خارج میشود و رو به نابودی میرود
سطح نامناسبdegraded surfaceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سطح فرودگاه که با برف یا یخ یا آب پوشیده شده باشد
کارایی کاهیدهdegraded performanceواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت کاهشیافتۀ هواگَرد براثر عیوب درونی مانند خستگی پیکر و فرسودگی اجزای موتور