51 مدخل
انحراف، منحرف کردن، شکستن، منکسر کردن، کج کردن
نقص، ترک کردن، مرتد شدن، معیوب ساختن
انحراف
لغو انتخاب
شکست دادن، پیروز شدن، مغلوب ساختن، از شکل افتادهگی
تشخیص، یافتن، کشف کردن، پیدا کردن، نمایان ساختن
deflective, diversionary
reflecting telescope
deflection, deviation, driftage, error, perversion, perversity