37 مدخل
پاک کردن
خرابکاری
شکست دادن، پیروز شدن، مغلوب ساختن، از شکل افتادهگی
تقصیری
dratting
به طور پیشفرض، نکول کردن
defatigated
defatigable
defacing، محو کردن، از شکل انداختن، ضایع یا محوکردن، بد شکل کردن
self-defeating