46 مدخل
decimates، تلفات زیاد وارد کردن، از هرده نفر یکی را کشتن
از بین بردن، تلفات زیاد وارد کردن، از هرده نفر یکی را کشتن
تخریب شده، تلفات زیاد وارد کردن، از هرده نفر یکی را کشتن
decimestrial
decimalism
دهم، دسیمتر
decimate
decimate, slaughter
clobber, decimate, mangle