26 فرهنگ
2 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
debarred
دیکشنری
ممنوع، باز داشتن، محروم کردن، ممنوع کردن، مانع شدن
جستوجوی دقیق
debarred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوع، باز داشتن، محروم کردن، ممنوع کردن، مانع شدن
جستوجوی مشابه
debarked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته شده، پوست درخت را کندن، پوست کندن از