26 فرهنگ

599 مدخل


cut

kət

برش، قطع، بریدگی، شکاف، مقطع، تخفیف، چاک، معبر، کانال، جوی، بریدن، زدن، برش دادن، قطع کردن، کم کردن، پاره کردن، چیدن، دونیم کردن، گسیختن، گسستن، تقلیل دادن، تراش دادن، گذاشتن، نشناختن، میان برکردن، بریده، مخروط، چاک چاک