سهخانگی قلبcor triloculareواژههای مصوب فرهنگستاناختلالی نادر و مادرزاد که بهواسطۀ آن، قلب به جای چهار خانه، سه خانه داشته باشد متـ . سهخانگی
دولت قانونیde jure government, government de jureواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که براساس ضوابط قانونی شکل گرفته و جامعۀ جهانی آن را به رسمیت شناخته است
وصلۀ سردchemical cure repair, cold cure repairواژههای مصوب فرهنگستانوصلهای که با مواد شیمیایی و در دمای محیط پخت میشود
روکشکاری گرمmould cure retreading, hot cap, mould cure, hot retreading, remouldingواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن رویۀ خام را بر مَنجید سابخورده میکشند و سپس در قالب گرم میپزند
رذلدیکشنری فارسی به انگلیسیblackguard, bugger, common, cur, dirty, dog, foul, iniquitous, miscreant, rapscallion, rascally, reprobate, rogue, scapegrace, scoundrel, thug, vagabond, varlet, vile, villain