بسیاردرخطرcritically endangered, CR 1واژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که مطابق با فهرست قرمز اتحادیة جهانی حفاظت به احتمال پنجاهدرصد ظرف پنج سال یا دو نسل منقرض میشود متـ . گونة بسیاردرخطر critical species
زقلغتنامه دهخدازق . [ زَق ق ] (ع مص ) سرگین انداختن مرغ و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || چینه دادن مرغ ، بچه را به منقار. (تاج المصا
زقلغتنامه دهخدازق . [ زِق ق ] (ع اِ) خیک می و جز آن . (دهار). خیک یا پوستی است برای شراب و جز آن که موی آن رابریده باشند نه برکندیده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )
زقلغتنامه دهخدازق . [ زُ ق ق ] (ع اِ) می . ج ، زَقَقَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ج ِ زُقَّة. (اقرب الموارد).
جوزقلغتنامه دهخداجوزق . [ ج َ / جو زَ ] (معرب ، اِ) جوزق پنبه ؛ معرب کوزه ٔ پنبه ، غلاف پنبه که هنوزپنبه از آن برنیاورده باشند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غوزه ٔ پنبه قبل از
جوزقلغتنامه دهخداجوزق . [ ج َ زَ ] (اِخ ) از نواحی نیشابور است . گروهی از محدثان بدان منسوب و به جوزقی معروفند. رجوع به معجم البلدان شود.
زقولغتنامه دهخدازقو. [ زَق ْوْ ] (ع مص ) بانگ کردن کوف . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن بوم نر. (آنندراج ) زُقاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زقاء شود.
وزقلغتنامه دهخداوزق . [ وَ زَ ] (اِ) ضفدع . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (برهان ) (آنندراج ). غوک . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قورباغه . (ناظم الاطباء). وزغ . مؤلف سراج نوشت