551 مدخل
کوو، صدای کبوتر و قمری، اهسته بازمزمه ادا کردن، بغبغو کردن
پختن
خنک سازی
برج خنک کننده
زخخ . [ زَ خ َ ] (ع مص )درخشیدن اخگر و مانند آن . زخ . (ازالمعجم الوسیط).
coo
coordain
cooeys
coolung