25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
contumely
إساءة إلى الإسلام
affront
خاک پاشی
affronts
تحقیرکننده
بیشتر بدانید
ablation
سبک و زننده (اثر هنری)
خیابانی
اجدر
مهدوم
ﭐئْمُرْ
جستوجوی دقیق
contumelies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
contumelies، اهانت، بی حرمتی، خفت، توهین