قرارداد انگیزشیincentive contractواژههای مصوب فرهنگستانقراردادی که در آن یکی از طرفها، که قادر به سنجش کیفیت یا فعالیت طرف مقابل نیست، برای تشویق طرف دیگر به راستگویی و صداقت و خوشرفتاری به وی انگیزة اقتصادی مید
نظریة قرارداد ناکاملincomplete contract theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که ماهیت ترتیبات قرارداد را درصورت تحقق برخی فرضهای خاص، واکاوی میکند
پیمان کارمزد تشویقیcost-plus-incentive-fee contract, CPIF contractواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیمان هزینه ـ کارمزد که کارمزد آن متغیر و تشویقی است
بازدارندۀ تماسیcontact inhibitorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بازدارندۀ خوردگی که از آن برای محافظت از محصولات فلزی در هنگام انتقال یا نگهداری موقت، استفاده میکنند
تماس غیرمستقیمindirect contactواژههای مصوب فرهنگستانتماس افراد یا دام با قطعات رسانای داخلی یا خارجی که بهدلیل خرابی برقدار شدهاند
تفاوتدیکشنری فارسی به انگلیسیcontrast, difference, differential, discrepancy, dissimilarity, distinction, diversity, inequality, variance
فرضیة تماسcontact hypothesisواژههای مصوب فرهنگستانفرضیهای که براساس آن افراد یک گروه از طریق افزایش تماس با اعضای دیگر گروهها ممکن است کمتر دربارة آنها پیشداوری کنند متـ . فرضیة تماس بینگروهی intergroup-co
ارتباطدیکشنری فارسی به انگلیسیcommunication, communion, contact, correlation, interrelation, interrelationship, liaison, linkage, links, perspective, touch