confluencesدیکشنری انگلیسی به فارسیترکیبات، تلاقی، همریزگاه، برخورد، همریختنگاه، اتصال یا تلاقی دو نهر
confidenceدیکشنری انگلیسی به فارسیاعتماد به نفس، اعتماد، اطمینان، اعتقاد، صمیمیت، رازگویی، خود رایی، خود سری