concludeدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گرفتن، بپایان رساندن، منعقد کردن، خاتمه دادن، استنتاج کردن، ختم کردن
concludedدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گیری، بپایان رساندن، منعقد کردن، خاتمه دادن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، ختم کردن
استنتاج کردندیکشنری فارسی به انگلیسیconclude, deduce, derive, draw, educe, extrapolate, induce, understand