56 مدخل
شکایت کننده
شکایت کرد، شکایت کردن، غرولند کردن، نالیدن، ناله و شکایت کردن
شکایت کنندگان، شاکی، عارض، مدعی، خواهان
می گوید:
همراهان
همراه
complainer
complainer, mumbler, nag, scold, yammerer
compliers
complaint, groan, lamentation, self-pity
complain