سلحپوشلغتنامه دهخداسلحپوش . [ س ِ ل َ ] (نف مرکب ) پوشنده ٔ سلاح . (مؤلف ). سلاحدار و سپاهی . (ناظم الاطباء). || جاندار. (ناظم الاطباء).
پیسلهلغتنامه دهخداپیسله . [ پ َ ل ِ ] (اِخ ) پِیْزلی . شهری باسکاتلند در قلمرو کنت (رنفریو)، دارای 84800 تن سکنه . آنجا بافتن شال و پارچه های پشمی رائج و دارای معدن آهن است .