آفتابپرستChamaeleon, Cha, Chameleonواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کوچک و کمنوری در نزدیکی قطب جنوب آسمان
گزاشتنلغتنامه دهخداگزاشتن . [ گ ُ ت َ ] (مص ) بجا آوردن .ادا کردن . رجوع به گذاردن و گذاشتن و گزاردن شود.- گزاشته آمدن ؛ متروک ماندن : و بنده را آن خوشتر آید که امروز بر راه وی رف
امانت گزاشتنلغتنامه دهخداامانت گزاشتن . [ اَ ن َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) امانت گزاردن . پس دادن ودیعه . ادا کردن امانت . (فرهنگ فارسی معین ).