زبنیانلغتنامه دهخدازبنیان . [ زِ ] (اِخ ) قریه ای است بری . از آنجاست قوام ابوعبداﷲ محمدبن ابراهیم . (تاج العروس ).
زبنیانیلغتنامه دهخدازبنیانی . [ زِ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن محمدبن علی رازی صوفی مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به قوام . مقریزی در المقفی از او نام برده است . (تاج العروس ). و رجوع به
زنیانگویش اصفهانی تکیه ای: -------- طاری: -------- طامه ای: -------- طرقی: zeniyun کشه ای: -------- نطنزی: --------
جزنیانلغتنامه دهخداجزنیان . [ ] (اِخ ) از مزارع خالصه ٔ سلوک کرمان است و هفده خانوار سکنه دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 226).
جزنیانلغتنامه دهخداجزنیان .[ ] (اِخ ) گزنیان . دهی است از دهستان وسط از بخش طالقان از شهرستان طهران . آب آنجا از چشمه و رودخانه ٔ محلی تأمین میشود و محصول آن غلات ، یونجه ، سیب ز
زانیانلغتنامه دهخدازانیان . (اِخ ) دهی است از دهستان لار بخش حومه ٔ شهرستان شهرکرد. واقع در 6هزارگزی باختر شهرکرد و متصل به راه شهرکرد به سامان ، در دامنه ٔ کوه و منطقه ٔ معتدل .