162 مدخل
مرکزی
گرمایش مرکزی
اسکاتولوژی مرکزی
متمرکز کردن، تمرکز دادن، در مرکز جمع کردن
سوزن مرکزی
متمرکز، مرکز گرای، طرفدار تمرکز
centrally
centered, centrally
central city, inner city
Central America
centralization, concentration