27 مدخل
متمرکز، مرکز گرای، طرفدار تمرکز
متمرکز
فرد معتقد یا متمایل به تمرکزگرایی
مربوط یا منتسب به تمرکزگرایی
متمرکز کردن، تمرکز دادن، در مرکز جمع کردن
centralism
centrality