catalogueدیکشنری انگلیسی به فارسیکاتالوگ، فهرست، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون، فهرست کردن، فهرست به فهرست بردن
تمامیتنمای فهرست زمینلرزههاcatalogue completenessواژههای مصوب فرهنگستانکوچکترین بزرگی زمینلرزهای که تمامی زمینلرزههای بزرگتر از آن در هر شبکۀ لرزهنگاری ثبت شده باشد یا در فهرست مشخصات زمینلرزهها آمده باشد
دادهنامه 1catalogue 1/ catalogواژههای مصوب فرهنگستانسیاههای از دادههای باستانشناختی که در آن هر شیء با یک شمارۀ مرجع و توضیحات کامل به ثبت میرسد
کالانمای الکترونیکیelectronic catalogueواژههای مصوب فرهنگستانکالانمایی که بهصورت برخط در دسترس کاربران قرار میگیرد متـ . ایـکالانما e-catalogue
صورتدیکشنری فارسی به انگلیسیcatalog, catalogue, countenance, expression, facade, façade, face, form, likeness, list, schedule, shape, snoot, variant, version