bothersدیکشنری انگلیسی به فارسیهراس، پریشانی، رنجش، عذاب دهنده، مایه زحمت، زحمت دادن، عذاب دادن، درد سر دادن، مخل اسایش شدن، نگران شدن، نگران کردن، جوش زدن و خودخوری کردن
آبنباتbutterscotchواژههای مصوب فرهنگستانفراوردۀ قنادی سختی که با جوشاندن شکر قهوهای و کره یا شربت ذرت در آب تولید میشود