سپرچهbug deflector, bug shield, hood shield, hood deflectorواژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ بسپاری یا پلاستیکی شفاف که در جلوی در موتور نصب میشود و مانع از برخورد حشرات و سنگریزه به شیشۀ جلو و در موتور میشود
ذعلوبلغتنامه دهخداذعلوب . [ ذُ ] (ع اِ) کناره ٔ جامه و پاره ٔ خرقه یا آنچه از جامه پاره شده و بدان آویزان باشد. || (ص ) جامه ٔ کهنه . کهن جامه . ج ، ذعالیب .
ذعلوقلغتنامه دهخداذعلوق . [ ذُ ] (ع اِ) تره ای است تیزبوی همچون گندنا. و محمودبن عمر ربنجنی گوید طرخون . || مرغکی است . || نوعی از سماروغ . یعنی قسمی از کماة. || (ص ) کودک چالاک
ذعلبلغتنامه دهخداذعلب . [ ذِ ل ِ ] (ع ص ، اِ) شتر ماده ٔ شتاب رو. مایه ٔ تیزرو. ناقه ٔ سبک رو. ذعلبة. ج ، ذعالِب .
ذعلبةلغتنامه دهخداذعلبة. [ ذِ ل ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) شتر ماده ٔ شتاب رو. مایه ٔتیزرو. ناقه ٔ سبک رو. ذِعلِب . شترمرغ . نعامة. || حاجت اندک . || کناره ٔ جامه یا آنچه از جامه پاره شد