همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

brows

دیکشنری

برادرها، پیشانی، جبین، خط ابرو، سیما، اب رو

جست‌وجوی دقیق

brows

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برادرها، پیشانی، جبین، خط ابرو، سیما، اب رو

جست‌وجوی مشابه

browsing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرور کردن، چریدن

browser

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرورگر، کسیکه جسته و گریخته میخواند

browsers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرورگرها، کسیکه جسته و گریخته میخواند

browsability

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قابلیت مرور

browses

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرور می کند، چریدن

جست‌وجوی متن

جسته گریخته خواندن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

browse

جویدن (حیوان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

browse

چرنده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

browser, trumpery

چریدن (حیوان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

browse

خوشخوان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

browser