boldدیکشنری انگلیسی به فارسیجسورانه، جسور، گستاخ، دلیر، خیره، متهور، بی پروا، بی باک، باشهامت، خشن و بی احتیاط، چیره، سرزنده، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور
متهوردیکشنری فارسی به انگلیسیaudacious, bold, brave, courageous, daring, dauntless, hardy, stouthearted, valiant, valorous, valiantly