bluestدیکشنری انگلیسی به فارسیبلوز، ابی، نیلی، مستعد افسردگی، دارای خلق گرفته اسمان، آسمان نیلگون، زاغ
billiesدیکشنری انگلیسی به فارسیبیلیس، یار، نوعی کتری فلزی، چماق یا گرز راهزنان، همدم، رفیق، برادر، چوب دستی، باطوم یا چوب قانون پاسبان