bidesدیکشنری انگلیسی به فارسیبید، در جایی باقی ماندن، در انتظار ماندن، بکاری ادامه دادن، تحمل کردن، بخود هموار کردن، سکون کردن
ادامه دادندیکشنری فارسی به انگلیسیbide, continue, hold, follow, proceed, resume, preserve, pursue, remain, reopen, stick, sustain