جذبانلغتنامه دهخداجذبان .[ ج ِ ذِب ْ بان ] (ع اِ) زمام نعل که میان انگشت نر و انگشت دومین باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زمام نعل . (تاج العروس ). دوال نعل است . (شرح قاموس
کذبانلغتنامه دهخداکذبان . [ ک َ ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد دروغگو. (ناظم الاطباء). کَذّاب . کاذب . (از اقرب الموارد). رجوع به کاذب و کذاب شود.
کذبانلغتنامه دهخداکذبان . [ ک ُ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کُذبی ̍. (از اقرب الموارد). رجوع به کذبی ̍شود.