38 مدخل
بهتر است، بهتر کردن، بهتر شدن، بهبودی یافتن
ضرب و شتم، قمع
کره، چاپلوسی کردن
تلخ
blethering، مزخرف گفتن، بیهوده گفتن
خم شدن، چاق شدن، نشو و نما کردن، پروار کردن، حاصلخیز شدن
battering ram
banteringly, jokingly, tongue-in-cheek