13 مدخل
جریمه می شود، نامزد کردن، مراسم نامزدی بعمل اوردن
متعهد، نامزد شده
تسخیر کرد، نامزد کردن، مراسم نامزدی بعمل اوردن
وارث، نامزدی
شرط بندی، نامزد کردن، مراسم نامزدی بعمل اوردن
تقلید
betrothed
betroth
betrothed, engaged