7 مدخل
خواهرزاده
بذرها، سیاه کردن، چرک کردن
ببخشید، سیاه کردن، چرک کردن
متولد شد، سیاه کردن، چرک کردن
begrime, contaminate, dirty, mire, smirch, smudge, spot, sully
begrime, black, blacken, shades
begrime