batteriesدیکشنری انگلیسی به فارسیباتری ها، باتری، باطری، ضرب و جرح، اتشبار، صدای طبل، حمله با توپخانه، انباره
صندوقهای پُستی مجتمعcluster of delivery boxes, cluster box, batterie de boîtes aux lettres (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از صندوقهای نامه برای ساکنان یک مجتمع مسکونی