ژرفاسنجbathymeterواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی برای انجام عملیات اندازهگیری ژرفا در اقیانوسها و سایر آبها
bathymetricدیکشنری انگلیسی به فارسیبطری، مربوط باندازه گیری عمق، مربوط به دریای عمیق، وابسته به ژرفاسنجی
شاخصدیکشنری فارسی به انگلیسیbarometer, distinctive, indicative, index, parameter, pre-eminent, preeminent, standard