bassist، کسی که ویلون سل میزند
بی نظیر، فرومایه، خسیس، پست
باسها
پایه، اساس، مبنا، بنیان، زمینه، بنیاد، ماخذ، مستمسک
باس، بم، نوعی ماهی خاردار دریایی، خیم، کسی که صدای بم دارد
دسته ای، دسته، مقدار نان دریک پخت
bassists، کسی که ویلون سل میزند
قرارداد