کشتیروferry-boat coach, ferry-boat wagon, ferry-boat vanواژههای مصوب فرهنگستانواگن قابل حمل با کشتی
شنواییسنجی رفتارنگرbehavioural observation audiometry, BOAواژههای مصوب فرهنگستانسنجش شنوایی کودک با مشاهدۀ رفتارهای واکنشی و غیرشرطی او به صدا
قایق پرندهflying boat, boat seaplaneواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آبنشین که بهعنوان قایق مورد استفاده قرار میگیرد
تدفین زورقیboat burial, ship burial, boat graveواژههای مصوب فرهنگستانتدفینی که در آن جسد را درون زورق قرار میدادند یا همراه با آن در گودالی دفن میکردند
تاسهکِشpurse seiner, seine boat, seiner, purse boatواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود