شرقشناسلغتنامه دهخداشرقشناس . [ ش َ ش ِ ] (نف مرکب ) خاورشناس . مستشرق . آنکه با فرهنگ و تمدن مشرق زمین معرفت داشته باشد. (یادداشت مؤلف ). دانشمند غربی که به پژوهش در فرهنگ و تمدن
شرق شناسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمستشرق؛ خاورشناس؛ کسی که دانا به اوضاع و احوال، زبانها، و آداب ملل مشرقزمین است.
شرقشناسیorientalism 1واژههای مصوب فرهنگستان1. مطالعه و بررسی تمدنهایی که از دید اروپاییان مشرقزمین محسوب میشدند 2. مطالعۀ جوامع شرقی از زاویۀ دید شرقشناسان غربی متـ . خاورشناسی