شراعدیکشنری عربی به فارسیبادبان , شراع کشتي بادي , هر وسيله اي که با باد بحرکت درايد , باکشتي حرکت کردن روي هوا با بال گسترده پرواز کردن , با ناز وعشوه حرکت کردن
شراعلغتنامه دهخداشراع . [ ش َ ] (ع اِ) کتان فروش . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). فروشنده ٔ کتان نیکو. (از اقرب الموارد).
شراعلغتنامه دهخداشراع . [ ش ِ ] (ع اِ) زه کمان مادام که بر کمان است . || گردن شتر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || بادبان کشتی . ج ، اشرعة و شرع . (از منت
شراعةلغتنامه دهخداشراعة. [ ش َ ع َ ] (ع اِمص ) شجاعت و جرأت . (از اقرب الموارد). دلیری و جرأت . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).