affirmingدیکشنری انگلیسی به فارسیتایید، تصدیق کردن، شهادت دادن، بطور قطع گفتن، اظهار کردن، اثبات کردن، تصریح کردن
شرابهلغتنامه دهخداشرابه . [ ش َ ب َ / ب ِ ] (اِ) ساغر و پیاله ٔ شراب . (از ناظم الاطباء). پیاله . (از آنندراج ).