شعرالغتنامه دهخداشعرا. [ ش ُ ع َ ] (از ع ، اِ) شعراء. چکامه سرایان و شاعران . (ناظم الاطباء). ج ِ شاعر. (دهار). چکامه سرایان . گویندگان . قافیه سنجان . قافیه پردازان . سخن سرایا
شعرافرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدو ستاره در صورت فلکی کلب اکبر و کلب اصغر؛ دوخواهران. شعرای شامی: (نجوم) ستارۀ قدر اول از صورت کلب اصغر؛ غمیصا. شعرای یمانی: (نجوم) ستارۀ قدر اول از صورت کلب اک
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشعر. درشت و زشت اززن و ماده شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خشن و زشت . (از اقرب الموارد)
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش ُ ع َ ] (اِخ ) سوره ٔ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است ، پس از فرقان وپیش از نمل . در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکت
شعراءلغتنامه دهخداشعراء. [ ش ُ ع َ ] (ع اِ) ج ِ شاعر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شعرا (در تداول فارسی زبانان ). رجوع به شعرا و شاعر شود.
شعرانلغتنامه دهخداشعران . [ ش َ ] (ع اِ) چراگاه و شوره گیاه که از سبزی به تیرگی زند. (از اقرب الموارد).