دیرشافزاییaugmentationواژههای مصوب فرهنگستانتمهیدی که در آن دیرِشِ نتهای یک لحن به یک نسبت افزایش مییابد
نیروهای تقویتیaugmentation forcesواژههای مصوب فرهنگستاننیروهای تحت امر فرماندهِ پشتیبانیکنندة فرماندهی عملیات که براساس دستور عملیاتی گسیل میشوند
برافزایش انسانhuman augmentation, human enhancementواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای نوظهور در پزشکی و زیستمهندسی که هدف آن پدید آوردن فنّاوریها و فنونی برای غلبه بر محدودیتهای کنونی تواناییهای شناختی و جسمانی انسان است
خوارزمی دادهافزاییdata augmentation algorithmواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جانِهی چندگانه که بیشتر در مدلهای بیزی متغیرِ نهان به کار میرود متـ . الگوریتم دادهافزایی
افزایشدیکشنری فارسی به انگلیسیaddition, access, accession, augmentation, build-up, buildup, enhancement, escalation, increase, increment, raise, reaction, rise, step-up, swell, swelling, up