مدیریت ویژگیهاattributes managementواژههای مصوب فرهنگستانزیـرمـجـمــوعـۀ مـدیـــریــت دادههـای مــجــــــازشــنـــــاســی (authorization data management) که بر مبنای آن ویژگیها متناظر با هستارهای موجود در یک محیط هس
مرجع تأیید ویژگیattributes authorityواژههای مصوب فرهنگستانهستاری رسمی با اختیار وارسی ویژگیهای منتسب به یک هویت
خصیصههای فامنابیchromatic attributesواژههای مصوب فرهنگستانخصیصههایی مربوط به توزیع طیفی نور که شامل فام و نابی رنگ است
ویژگیهای اجتماعی تفریحکدهsocial attributes settingواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیات یا مشخصههای یک تفریحکده که تجربههای تفریحی براساس آنها تعریف و از یکدیگر متمایز میشوند
ویژگیهای خدماتservice attributesواژههای مصوب فرهنگستانجنبههایی از یک سامانۀ حملونقل عمومی که در انتخاب مسافر تأثیرگذار است، مانند زمان سفر و قطعیت انجام آن و راحتی و ایمنی و هزینه و میزان شلوغی و احتمال ایستادن م
خصلتدیکشنری فارسی به انگلیسیattribute, character, ethos, grain, habitude, humor, property, savor, savour, streak, trait, way
خصوصیتدیکشنری فارسی به انگلیسیattribute, character, characteristic, diagnostic, earmark, particularity, personality, property, trait
خصیصهدیکشنری فارسی به انگلیسیattribute, character, characteristic, ethos, feature, point, property, qualification, quality, trait