26 فرهنگ

48 مدخل


ترجمه مقاله

attends

əˈtend

شرکت می کند، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، گوش کردن، در ملازمت کسی بودن، همراه بودن، در پی چیزی بودن، از دنبال امدن، انتظار کشیدن، انتظار داشتن، پرستاری کردن