41 مدخل
معطر، خوشبو، بودار، گیاه خوشبو
آروماتیک
حلقوی
حلقه های کربنی آروماتیک
ستاره معطر
ترکیب معطر
هیدروکربن معطر
نوعی چای که عطرمایه به آن اضافه شده باشد
aromatic
aromatic, fragrant, redolent, savory, savoury
aromatic, fragrant, redolent, scented
aromatically