25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
arbitration
arbitrate
arbitrating
تحکيم
umpire
umpires
بیشتر بدانید
زور اووِردن
pea-chick
solid body substance
گندمان
اتای
کسل
جستوجوی دقیق
arbitrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داوری، حکمیت کردن
جستوجوی همآوا
arbitrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داوریها، حکمیت کردن
arbitrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داوری، حکمیت کردن
جستوجوی همقافیه
rearbitrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rearbitrated
unarbitrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون رژیم غذایی