پیشگاه 1apron 1واژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای هموار و وسیع در فرودگاه برای بارگیری و تخلیۀ بار و مسافر و تعمیر و نگهداری هواگَردها و هر کار مجاز دیگری بهجز عملیات پرواز
پیشگاه انتظارholding apronواژههای مصوب فرهنگستانمحلی برای توقف هواپیما در پیشگاه، پیش از اجازۀ برخاست
ظرفیت پیشگاهapron capacityواژههای مصوب فرهنگستانتعداد مشخصی از هواپیماها که در مکانهای مشخصی از پیشگاه جای میگیرند
خیز قارهcontinental rise, continental apronواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از حاشیۀ قاره، بین شیب قاره و دشت مغاکی، با شیبی بسیار کم
پیشگاه انتظارholding apronواژههای مصوب فرهنگستانمحلی برای توقف هواپیما در پیشگاه، پیش از اجازۀ برخاست
آستری گِلگیرfender splash apronواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای معمولاً پلاستیکی در بخش داخلی گِلگیر عقب که در ناحیۀ پشت چرخ نصب میشود و مانع از پاشیده شدن گل و لای به محفظۀ چرخ و بدنۀ خودرو میشود